کد مطلب: ۶۶۵۲
تعداد بازدید: ۴۰۰
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۸
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۴۵
آن زن بی‌خبر چون برخاست، بدنش پیدا شد! یهودیان خندیدند. آن زن صیحه‌ای کشید. مردی از مسلمانان چون این را بِدید، آن جهود را به کیفر این کار زشت بکُشت. یهودیان از هر سو مجتمع شده، آن مسلمان را کشتند. چون خبر به پیامبر رسید، جنگ را آغاز کرد.

فصل نهم:  عدالت | ۱۱


وظیفه‌ی مسلمانان در برابر ظالم


وظیفه‌ی سایر مؤمنین هم این است که از مظلوم دفاع کنند و نگذارند کسی بر دیگری ظلم کند. ابوالمأمول از امام صادق(ع) پرسید: «حقّ مؤمن بر مؤمن چیست؟» امام فرمود:
از حقوق مؤمن بر مؤمن این‌هاست: در سینه داشتن مودّت او، شریک کردن او در مال خود، یاری دادن به او در برابر کسی که به او ظلم می‌کند.[1]
حضرت رسول(ص)نیز می‌فرماید:
هر که تجاوز آب یا آتشی را از گروهی از مسلمانان بگرداند، بهشت برای او واجب خواهد بود.[2]
بیان شد که مسلمانان مثل پیکری واحد هستند، اگر بر یکی از آن‌ها ظلمی شود، مثل این است که بر همه ظلم شده. مسلمان باید سایر مسلمانان را جزئی از خودش ببیند و از حقّ همه دفاع کند و الاّ مسلمان نیست. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
هر کس فریاد انسانی را بشنود که از مسلمانان کمک می‌خواهد و ندای او را پاسخ ندهد، مسلمان نیست.[3]
هم‌چنین در روایتی آمده است:
کسی که برادرش برای رفع گرفتاری یا حاجتی به او پناه ببرد و او بتواند پناهش دهد (مشکل او را حل نماید) اما ندهد، بی گمان پیوند ولایت خدای تبارک و تعالی را بریده است.[4]
هم‌چنین از امام باقر(ع) روایت شده است که شخص مؤمنی در مملکت پادشاه جبّاری بود، به منطقه‌ی کفار فرار کرده و به خانه‌ی مرد مشرکی رفت. مشرک او را جای داده و با او مهربانی نمود. چون هنگام وفاتش رسید، پروردگار عالَم به او وحی کرد که: به عزت و جلالم اگر کافر نمی‌بودی، تو را در بهشت ساکن می‌کردم. ای آتش! او را بترسان، اما نسوزان و روزی او خواهد رسید.[5]
پس اسلام اجازه نداده که انسانی زیر ظلم ظالمی باشد و سایر مسلمانان ساکت بنشینند و دفاع نکنند، بلکه باید هر فردی بکوشد کند تا از سرِ این مظلوم دفع ظلم بشود. اساساً مسلمانان مثل یک پیکر هستند. اگر امروز تو از او دفاع کردی، فردا که تو مبتلا شدی او هم از تو دفاع خواهد کرد و ظالم هم مجبور می‌شود دست از ظلم خود بردارد، ولی اگر امروز تو او را رها کردی و گفتی به من چه؟ ظالم فردا تو را قصد می‌کند و او هم تو را یاری نخواهد کرد. در نتیجه، ظالم هر دوی شما را ذلیل می‌کند. اساساً اگر همه از مظلوم دفاع کنند، ظلمی باقی نخواهد ماند. چه ثوابی بهتر از این‌که کمک مظلومی کنی و از او دفع ظلم کنی و عدالت را اجرا کنی. مسلمان باید غیور باشد. علت جنگ «بنی قینقاع» این بود که در بازار، زنی از مسلمانان جلوی دکان زرگری از یهود نشسته بود، آن زرگر یا مرد دیگری از یهود، جامه‌ی او را از پشت چاک زده و سپس گره زد. آن زن بی‌خبر چون برخاست، بدنش پیدا شد! یهودیان خندیدند. آن زن صیحه‌ای کشید. مردی از مسلمانان چون این را بِدید، آن جهود را به کیفر این کار زشت بکُشت. یهودیان از هر سو مجتمع شده، آن مسلمان را کشتند. چون خبر به پیامبر رسید، جنگ را آغاز کرد.[6] نکته‌ی دیگر این‌که کسی که به ظالم، یاری رساند علاوه بر این‌که باعث رواج ظلم شده، خودش هم در عِقاب ظالم شریک است. امام صادق(ع) فرمود:
آن کس که ستم می‌کند و آن‌که وی را یاری می‌دهد و کسی که به آن کار خشنود است همه‌ی آن‌ها (در گناه ظلم) شریک هستند.[7]
در روایتی آمده است: حتی کسی که قلمی برای ظالم بتراشد یا دوات او را درست کند، شریک اوست. امام صادق(ع) در این باره فرمود:
هر کس ظلم ظالمی را توجیه کند، خداوند کسی را به او مسلط می‌سازد تا به وی ظلم نماید. و اگر خدا را بخواند، اجابتش نخواهد کرد. و در مقابلِ ظلمی که به او می‌شود پاداشی نخواهد داشت.[8]
معلوم است کسی که به ظلم، عادت کرد دیگر ملاحظه‌ی دوست و آشنا را هم نمی‌کند. لذا تا وقتی که شخصی کمک او کند او را می‌خواهد، اما به مجرد این‌که دید این شخص به درد او نمی‌خورد و به او احتیاج ندارد، باکی ندارد که به او هم ظلم کند! آن وقت است که در آن جامعه دعا هم مستجاب نمی‌شود. اگر ظالم تنها باشد و کمک نداشته باشد، قطعاً قادر به ظلم نیست. ظالم به واسطه‌ی اَعوان و اَنصار خود، ظلم می‌کند. شخصی خدمت معصوم عرض می‌کند: اگر من در دستگاه این ظالم نباشم، دیگری خواهد بود. حضرت(ع) فرمود: اگر تو نباشی، دیگری هم نباشد، آن یکی هم نباشد، آن‌گاه چگونه این شخص می‌تواند ظلم کند؟
بخش ششم از پیمان رسول خدا(ص) این بود که مؤمنان پرهیزکار بر ضدّ کسی که طغیان کند یا در صدد ظلم بر آید یا مرتکب جرم شود یا تجاوزی از او سر زند یا در میان مؤمنان فساد کند قیام کنند؛ اگرچه فرزند یکی از آن‌ها باشد. «اَنَس بن مالک» از نبی اکرم(ص) روایت می‌کند که فرمود: «برادرت را یاری کن؛ چه مظلوم باشد و چه ظالم». اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! مظلوم را یاری کنیم درست، ولی ظالم را چگونه یاری کنیم؟ فرمود:
یاری ظالم این است که جلوی ظلمش را بگیرید و نگذارید ظلم کند. این خود بزرگ‌ترین یاری درباره‌ی اوست.[9]
همان‌گونه که ظلم، قبیح است، انظلام و پذیرفتن ظلم نیز قبیح است، بلکه پذیرش ظلم از خود ظلم قبیح‌تر است، زیرا علاوه بر زشتی ظلم، پستی ضعف و زبونی جامعه‌ای را که مردمش ظلم‌پذیر باشند نیز به همراه دارد؛ مانند آب گندیده که جانوران موذی در آن پدید می‌آیند. طبیعت این عالم، حساب معیّنی دارد. اگر می‌خواهیم ظلم نباشد، تن به ظلم ندهیم. ازاین‌رو، همواره در جامعه باید حسّ حق‌جویی و حقیقت‌خواهی زنده و بیدار باشد.

خودآزمایی

1- از حقوق مؤمن بر مؤمن را بیان کنید.
2- چرا پذیرش ظلم از خود ظلم قبیح‌تر است؟

 

پی نوشت ها


[1]. «ما حَقّ المُؤْمن عَلَی المُؤْمن؟ قال(ع): المودة له فی صدره و المواساة له فی ماله و الخلف له فی اهله و النصرة له علی من ظلمه» (کلینی، الکافی، ج2، ص171).
[2]. «من ردّ عن قوم من المسلمین عادیة ماءاً او ناراً وجبت له الجنّة» (همان، ص165).
[3]. «من سمع رجلاً ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» (حرّ عاملی، وسائل‌الشیعة، ج28، ص385).
[4]. «من قصد إلیه رجل من اخوانه مستجیراً به فی بعض أحواله فلم یجره بعد أن یقدر علیه، فقد قطع ولایة الله عزّوجلّ» (همان، ج16، ص386).
[5]. محمد محمدی اشتهاردی، داستان‌های اصول کافی، ج2، ص233.
[6]. واقدی، المغازی، ج1، ص 176 ـ 177.
[7]. «العاملُ بالظلم و المعینُ له و الراضی به شرکاء ثلاثة له» (کلینی، الکافی، ج2، ص334).
[8]. «من عذّر ظالماً بظلمه سلّطه الله علیه من یظلمه، فإن دعا لم یستجب له و لم یأجره الله علی ظلامته» (شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص274).
[9]. المتقی الهندی، کنز العمال، ج3، ص414.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: